وحشتناکه یک روز بیدار بشی و ببینی تقریبا همه توانایی هاتو از دست دادی.
نمیتونی خوب فکر کنی و
حتی انگشت شستت رو هم نمیتونی به درستی ت بدی.
اندک ارتباطات انسانیت هم توی بحران افتادن.
نه در واقع زنده ای و نه توان مردن داری.

از کسی که بهترین کمک کننده هاست کمک میخوای ولی به وضوح امید رو نمیبینی.
و میترسی!

مثل کسی که توی جنگل داره جلو میره و بعد میفهمه سه باره از کنار همین درخت خشکیده رد شده.



خدایا خودت گفتی که شنوای دانا هستی .

خواهش میکنم بهم کمک کن و منو پس نزن.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود فیلم و کارتون با سریال های ایرانی دیجی ورلد Derick ضایعات پلاستیک | گرانول پلاستیک مدرسه شاد از خود نوشتن پیکاسو طرح انجام پروژه های برنامه نویسی یخ داغ